...ماه زندگی

ساخت وبلاگ
اینجا رو واقعا برای تخلیه تمام چیزهایی که نمیتونم با هیچکسی بگم انتخاب کردم هر چند اوایل وجود اینجا حرف زدن برای تو بود.. اما با این روند نوشتنم تصمیم گرفتم حرف زدن برای تو رو بزارم کنار ، چون اینجا کاملا غر غر و نق زدن هستش و نمیخوام حرفام برات این سبک باشه  این یه نکته حرف اصلی: وقتی گفته می‌شه دنیا بهت فشار میاره تا قلبت فشار میاد با خودت میگی یعنی چی مگه میشه؟ ولی وقتی درگیرش میشی میبینی واقعا درد یعنی چی! اینکه از شدت سینه پر درد و تنگ شده نمیتونی دراز بکشی یعنی چی! هیچی ارامت نمیکنه جز یاد خودش، اینکه واقعا حسش میکنی!  زمزمه ات میشه میدونم که هستی، حست میکنم ، میدونم مواظبمی ، خودت کمکم کن بتونم تحمل کنم اینکه میگی من میتونم و میدونم کمکم میکنی ، یهو میبینی قلبت آروم میکنه خیلی بدهکارشم، اما همیشه هست، همیشه مراقبمه  بازم کمکم کن بازم مدیونتم  ...ماه زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : سينه ي تنگ منو بار غم او هيهات,سينه تنگ منو بار غم او هيهات, نویسنده : mahezendegia بازدید : 96 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 16:59

باورم نميشه که اگه کربلا دعوت نشدم برم دیدن حضرت عشق 

فردا خدا بخواد میرم بیت دیدار حضرت ماه 

باورم نمیشه واقعا...  از الان دیونم 

...ماه زندگی...
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : حضرت عشق,حضرت عشق امید,حضرت عشق بفرما, نویسنده : mahezendegia بازدید : 52 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 16:59

امروز یکی از بهترین روزهای زندگی من بود  عالی بود  یعنی اگر یک روزی را بگن که من واقعا توش حس خوبی داشتم امروز بود  از اول بخوام بگم که ما واسه ساعت 5:15 صبح آژانس گرفتیم و رفتیم، راس ساعت 6:5 دقیقه رسیدیم دانشگاه  مسئولی که بود گفت رسیدین زنگ بزنید که بیاید داخل ، بعد ما هر چه زنگ میزدیم جواب نمیداد تا آخر جواب داد گفت از در قبل خیابون اصلی که یادم نمیاد اسمش چیه بیاید داخل  فامیلی بنده خدا دمیرچیلی بود بین من و دوستم معروف به چیپلت شد D: چون نماز صبح نخونده بودیم هی میگفتیم نمازمون قضا بشه یعنی گردن این چیپلت رو میزنیم  تا اینکه صبحانه دادن و خوردیم و تمام شد و رفت و راه افتادیم برای پیاده روی به سمت بیت آقا  طبق معمول آقایون منظم ، چهار تا صف تشکیل دادن رفتن ، جز جیگر زدن خانوما برای تشکیل صف شروع شد :| ، یعنی رفیق من تو کمک به این انتظامات شهید شد، آخرشم این صف منظم نشد :| وقتی داشتیم از در راه می‌افتادیم سه تا ماشین بودن که مداح ها میخوندن ، ماشین سوم مداح که چه عرض کنم سرپرست گروه سرود هم نبود انگار یه گوشی داشت از روش میخوند، صدا شدیدا بد، واقعا اعصابم خورد شد :|، رفتم سمتش و با ...ماه زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : روز خاطره انگیز برای شیعیان,روز خاطره انگیز برای شیعیان در جدول,یک روز خاطره انگیز, نویسنده : mahezendegia بازدید : 190 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 16:59

درسته داداش ندارم،  اما یه برادر رضایی دارم که اینقدر با معرفت وقتی خواست بره کربلا اول حلالیت طلبید ازمون ،تو مسیر به یادمون بوده، واسه خواهراش نماز خونده به نیابت،  امشبم رفتیم ولیمه کربلایی به من خواهرش سوغاتی داد گفت صداشم در نیار :دی یه تسبیح و یه عطر و یه تربت حرم امام حسین 

دیگه ادم داداش چه جوری میخواد؟!

کوه معرفت این پسر 

...ماه زندگی...
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahezendegia بازدید : 40 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 16:59

تا اینجا گفتم که مصاحبه غافلگیری داشتم بعد ادامه مسیر داشتیم میرفتیم  تو مسیر رسما عقب افتادم واسه مصاحبه شدم آخرین نفر یعنی یه لحظه برگشتم دیدم پست سرم دوتا تویوتا و آمبولانس اینا داره میاد :دی  وقتی هم به بازرسی های بیت رسیدیم پشت حجم زیاد جمعیت موندیم ، نگم که شونصد بار بازرسی شدیم اینا وقتی به آخرین بازرسی رسیدیم فهمیدم در پایین بسته شده و پر شده باید بازم برم بالا  آقا رفتیم بالا دیدیم پرچم خورده اون جلو ، بچه ها گفتن که پرده رو بکشید گفتن زنگ زدیم آقایون بیان بکشن پایین پرده رو  خلاصه این دخترا همینجور اعتراضضضضضض ،یعنی داد میکشیدن سر اون محافظ بدبخت :|  گریه! زاری! البته حق میدم بچه های شهرستان بودن کلی راه اومده بودن اما ....  خلاصه یکی برگشت گفت پرده رو بکشید پایین بیوفته بزارید آقا بفهمه اینجا چه خبره! چشمای من O_o  گفتم شما حالت خوبه؟! مگه الکیه؟! فیلم برداری دارن میکنن آدم پایین نشسته ، فکر کردی این کارو بکنی میگن وای چه آدم خوبی ما رو متوجه کرد؟!!!! شماها واقعا دانشجویید؟! چقد سطح فکر کوتاه! مثلا فکر کنی آقا رو ببینی بصیرت پیدا کردی تموم شد؟! خلاصه تا تونستم گفتم ، رفیق بی ...ماه زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahezendegia بازدید : 38 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 16:59

هوا وقتی سرد میشه 

دلت میخواد فقط یه پتو بکشی رو سرت و کنار بخاری یا شوفاژ بگیری بخوابی تا بهار آینده 

والا به خدا با این نوناشون :-

...ماه زندگی...
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : هوای سرد,هوای سردشت,هوای سرد بهانه است, نویسنده : mahezendegia بازدید : 48 تاريخ : جمعه 5 آذر 1395 ساعت: 16:59

کاش تو یه زمان‌هایی می‌شد کلا کات داد به زندگی 

یه زمان‌هایی می‌رسه مغزت برای شنیدن و دیدن و تحمل کردن تاب نداره 

دلت میخواد همون لحظه واقعا همه چی تموم شه 

از این جور نوشته ها بدم میاد ، بدم میاد از لحظه های وحشتناکی که دارم بنویسم 

ولی احساس خفگی تمام وجودمو گرفته و دیگه رل من حالم خوبه همه چی عالیه جواب نمیده!

میدونم باید خودمو بسپرم به خدا که گذر این سختی ها راحت بشه 

خدایا شکرت ، واسه همه چی 

من واسه این همه چرندیات من ببخش 

...ماه زندگی...
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : لحظات سخت جان دادن,لحظات سخت,لحظات سخت زندگی, نویسنده : mahezendegia بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 24 آبان 1395 ساعت: 17:07

تا حالا شده از ماه تولد خودتون بدتون بیاد؟! تو عمرم هیچوقت این احساس نداشتم الا امسال که بهم این حس دست داده!  امسال آبان مساوی شده با شب بیداری ، فکر درس ، فکر پروژه ، وای امتحان دارم! چرا اینجوری شد ، چرا این رفتار کرد؟! ، برم بزنم تو دهنش که دفعه آخرش باشه اینجوری رفتار میکنه! ، و هزاران فکر با خود و بیخود! وقتی شبا مجبوری تا دو، سه بیدار باشی با هزاران مسئله تو ذهنت و تکلیفای دانشگاه و پروژه این داستانا سر کله بزنی ، در این بزنگاه مغز شما انگار کلا Log out از فکر کرده و خلاقیتی نداره! و وقتی میخوای بخوابی انگار دستور tu on بهش میدن که تازه فکرای مختلف میاد تو ذهنت!  و اینکه کل روز بیکاری یا داری فوقش میرزا بنویسی میکنی حجم اون همه کار برات مشخص نیست راس ساعت ده یادت میوفته چقدر کار داری و مجبوری تا صبح بیدار باشی :|  این همه گفتم که بگم من از شنبه ها متنفرم :| ، و از کسی که اذیتم میکنه تو این اوضاع احوالا بیشتر حرص میخورم ، ولی بنا به دلایلی کلا افتادم رو دور بیخیالی و سکوت و رفتار خنثی !  پ.ن: کلا اینجا رو به خاطر این همه غرهایی که راحت میتونم بزنم دوست دارم!  پ.ن1: از یه طرفیم ...ماه زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahezendegia بازدید : 29 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 17:33

نمیدونم برای اون کسی که اسم خودش مذهبی میزاره اما مزاحم ناموس مردم میشه و دائم تهدید و فحش های چاله میدونی میده رو چی باید گذاشت؟! بعد جالب همون آدم تو عرصه فرهنگی هم کار میکنه! بعد جالبتر اینکه کسی هم نمیتونه باهاش کاری داشته باشه و هی یه چند وقت ملت وحشت میندازه ول میکنه دوباره بعد چند ماه پیداش میشه  یعنی خداروشکر میکنم تو هیچ حوزه رسانه ای و فرهنگی دخیل نیستم ، کاری هم بخوام بکنم از راه دور انجام میدم  دلم به شدت گرفته و به شدت عصبانیم ، دلم گرفته چون والدینم امسال یکم نرم شده بودن برای کربلا و اربعین  ،بعد استاد گرام بیاد 29 آبان امتحان بزاره  یعنی بهم اثبات شده آخر با داغ ندیدن کربلا میمیرم  ...ماه زندگی...ادامه مطلب
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahezendegia بازدید : 31 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 17:33

روز تولد خود را چگونه گذراندید؟

هیچی فقط گذشت 

...ماه زندگی...
ما را در سایت ...ماه زندگی دنبال می کنید

برچسب : تولدت مبارک,تولد,تولدم مبارک,تولدمه,تولد مبارك, نویسنده : mahezendegia بازدید : 38 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 17:32